شما در هر سازمان یا نهادی باشید، احتمالا کمبودها و نواقصی را مشاهده
میکنید و از رفع نشدن آن حرص میخورید. ممکن است رئیس مجموعه شما تمام
تلاش خود را در این زمینه انجام دهد اما شما جهتگیری او را نپسندید یا
ایراد دیگری به او بگیرید. وقتی پیش همکاران مینشینید، یکی از موضوعات پر
دامنه بیان ایرادات مختلف مدیران در سطوح مختلف است
به هر حال، سازمان
شما نقاط قوت و ضعفی دارد و شما نیز در بعضی زمینهها انتقادات (=غرغرها) و
پیشنهاداتی (=افاضات) دارید. آیا تا کنون به طور واقعی خود را به جای رئیس
سازمان خود فرض کردهاید تا راه حلهای خود را برای مشکلات بسنجید؟ همه
اختیارات و وظایفی که رئیس سازمانتان دارد برای خودتان تصور کنید و بعد
سعی کنید با این شرایط تصمیم درستی برای اصلاح سازمان خود اتخاذ کنید.
در
ابتدا احتمالاً بسیاری از افراد نمیتوانند به طور واقعی شرایط رئیس ارشد
سازمان خود را درک کنند. چه محدودیتهایی بر سر راه مدیرکل وجود دارد؟ چه
چیزهایی الزامات قانونی برای اوست؟ فرد ارشد مجموعه چه فشارهایی را از داخل
و خارج از سازمان تحمل میکند؟ دغدغههای اصلی او چیست؟ مهمترین
مأموریتهای سازمان کدام است؟ تقاضای اصلی مشتریان کدام است؟ نیروی انسانی
مجموعه چه ظرفیتها و چه کاستیهایی دارد؟ و...
اگر شرایط مدیر ارشد را
به خوبی درک نکرده باشیم، نخواهیم توانست تصمیم مناسبی بگیریم. پس از رسیدن
به تصمیم، باید جوانب آن را سنجید، هزینههای مادی و غیرمادیاش را بررسی
کرد، احتمالات گوناگون را در نظر گرفت و شیوه اجرایش را نیز محاسبه نمود.
البته هیچ کس منتظر تصمیم شما نیست تا بر اساس آن سازمان را متحول کند. این
فقط یک تمرین است که احتمالاً به انقلاب در سازمان منجر نمیشود بلکه
ثمرات زیر را خواهد داشت:
- شما تمرین کردهاید به جای آن که تنها غرغر کنید، به راه حلها نیز بیندیشید.
- افاضات خود را نیز در چارچوب واقعیات و شرایط اجرایی خواهید سنجید.
- احتمالاً کمی کلاننگر شدهاید!
- (بی) فلسفه (گی) بعضی تصمیمات مدیران ارشد را درک خواهید کرد.
- راه حلهای پیشنهادی شما ممکن است اجرایی شود و موجب (انشاءالله) بهبود شود.
- اگر در آینده ارتقاء عمودی! پیدا کردید و در هرم سازمانی بالاتر رفتید، میتوانید از تجربه این تمرین به خوبی استفاده کنید.
- البته بیش از همه این ثمرات، به احتمال قوی خواهید فهمید که هیچ راه حل جدی و همهجانبهای برای سازمان ندارید!