فهمیدم آدم ها خطوط قرمزی دارند که یک بار رد شدن دیگران از آن را با مجازات های سنگین پاسخ می دهند اما معمولا خطوط سبزی ندارند که خوبی چندباره دیگران را شایسته جبران بدانند.

درد و رنج خلاف میل و طبیعت انسان است . درد فیزیکی یا روانی واکنش سریع و ناخودآگاه بدن را موجب می شود . اگر غصه یا آسیب وارد شده از جانب شخصی آشنا باشد معمولا افراد به هنگام تجربه درد و رنج دسترسی تحلیل گونه ای به سابقه رابطه خود با آن شخص ندارند که غم اکنون را با خوبی های سابق شخص جمع جبری بزنند و آن گاه تصمیم بگیرند که واکنش تلخ وسخت به او نشان بدهند یا خیر  .

 یک واحد رنج میزان تاثیرش نمی تواند به اندازه یک واحد احساس رضایت و شادی باشد. گویی انسان هر احساس خوب بیرونی را نه نیاز خود بلکه حق خود می داند و اگر سپاس گزاری خود را نسبت به دیگران به خاطر مورد محبت واقع شدن نشان می دهد ، قدردانی از لطف دیگران نیست ، قدردانی از احقاق حقی است که معمولا توسط دیگران پایمال می شده و یا با نمایش سپاس گزاری خود خواستار تداوم رفتار خوب دیگران است.

شاید این توجیهات درست نباشد و تجربه و تکرار بسیار زیاد ناسپاسی و زود رنجی در طول تاریخ ، اکثریت بشر را نابردبار و ناسپاس بار آورده است.