نمیدانم ..
ترانه ی دوست داشتن را چگونه بخوانم ..
اما میدانم ..
تو را از نوع دیگری دوست دارم ..
چون در هر دم و بازدم ..
نامت ذکر زبانم شده ..
تا دوست داشتنت را در آغوش کشم ..
و خیالت در ذهنم راه برود ..
هرچه هست دوستت دارم ..
وبا این دوست داشتن نفس میکشم ..
دلم خوش نیست
کسی شاید نمیفهمد
کسی شاید نمیداند
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی
عجب احساس زیبایی
تو هم شاید نمیدانی ...
گاهی مجبوری
برای راحت کردن خیال دیگران خود را خوشحال نشان دهی
ولی حیف که درونت پراز غوغاست ...